موكب بهار و نوروز را كه دوازده روز با جشن و شادماني گرامياش داشتيم، در چهارشنبهسوري به استقبالش رفتيم، در ساعت تحويل سال در آغوشش كشيديم، در سيزده به در بستر زيبائيهاي طبيعت در دشت و كوه و سبزهزاران، شادمانه بدرقهاش ميکنيم. نحوست آخوندهاي پليد را بيرون ميريزيم و با عزمي نو براي سالي سرشار به خانه بازميگرديم. در سيزدهمين روز، به باغ و صحرا ميبريم و به زبان سمبليك و زيباي سپردن سبزهها به جويبارها، آن را به دشت و صحرا، جنگلها و کوهها و رودها و گلها و پرندگان خوشالحان ميسپاريم.
به آب افكندن سبزه در صحرا و گره زدن سبزهها با آرزوي برطرف شدن نحوست آخوندهاي پليد از ميهن و فرارسيدن بهاران پايدار رهايي و حاكميت ملي و مردمي.
ميگويند تاريخچه و قدمت «سيزده به در» به عصر آتشکدهها و مهرپرستي در ايران باستان ميرسد و به همين خاطر نيز مراسم اين روز را در محلهاي تاريخي برگزار ميکردند.
سيزدهمين روز فروردين را امروزه، مردم در تمامي شهرهاي ميهن جشن ميگيرند. اگر مشكلي نداشته باشند به دشت و صحرا و دامنههاي اطراف شهرها و يا پارکهاي نزديك محل اقامت ميروند و اين روز را خوش و خرم ميدارند. يكي از قديميترين سنتهاي آن، گره زدن سبزه براي گشوده شدن آرزوها در طول سال است. در همين روز، سبزههايي كه از اسفندماه براي ايام عيد سبز شده و زينتبخش سفرههاي هفتسين و طاقچهها و رفها بوده، به جويبارها سپرده ميشود.
اين سنت ملي نيز مانند ديگر همزادانش، چون چهارشنبهسوري و عيد و عمو نوروز و حاجيفيروز از سركوبي آخوندهاي مرتجع و ضد ايران و ايراني درامان نمانده است. در اين روز، سردمداران رژيم، بيش از هرروز ديگر قلاده سگان هار پاسدار، كميتهچي و بسيجي را باز ميکنند تا بر جشن و سرور مردم ـ بهويژه زنان و جوانان ـ شرنگ ريزند و كامشان را تلختر نمايند. زيرا آخوندها، پاسداران ظلمت و تباهي و دشمنان شادي و لبخند و سرسبزي و خرمياند. بهخصوص كه آنها از هرگونه تراكم كنترل نشده مردم و حضور آنها در خارج از حصار انواع گشتيها و مراكز سركوبي و جاسوسي و كنترل رژيم وحشت دارند. زيرا آنچه در خارج از اين حصار در ميان مردم ما ميگذرد، بد و ناسزاگويي عليه بقاياي خميني و بيان آرزوهاي محوناشدني آنها براي آزادي و حاكميت ملي و مردمي است. آرزوي بازسازي دوباره بناي وطن، آرزوي به خاکسپاري ارتجاع و اختناق و فساد و متوليان منفور آن. همچنين گفتگو و دعاي خير درباره كساني كه آرشوار، كمان جان خويش را براي پس راندن دشمن از خاك وطن و هدايت آن به زيرخاک، جانانه کشيدهاند.
اما اگر مردم بافرهنگ و ميهنپرست ايران، جشن سيزده به در را سمبلي براي زدودن نحوستها از فكر و زندگي خود برگزيدهاند، بايد آن را بسا مبارك و گرامي داشت. بيترديد، در سيزدهم فروردين هر سبزهاي كه گرهزده ميشود، به آرزوي برطرف كردن بزرگترين نحوست و بليه تاريخ ميهن يعني دار و دسته پليد خميني از وطن زيبايمان ايران است و هر سبزهاي كه به جويي افكنده ميشود، روانه كردن قاصدي براي دعوت بهاران پايدار رهايي و خرمي و سرسبزي و آباداني به اين بوم و بر است.
خداي بزرگ ايران و ايراني، تحقق اين آرزو را در تقديري نيكو و چشم اندازي نزديك قرار داده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر