فعاليت دوباره گشتاپوي ملا بعد از سقوط مالكي وشكستهاي پي در پي تبليغاتي ومحاصره هاي پزشكي و..وعمليات تروريستي تحت پوش خانواده براي اجراي توطئه هاي تلاشي تشكيلات وقتل عام هاي جديد
۱۳۹۴ اردیبهشت ۴, جمعه
اطلاعات رژيم ايران دوباره برگ خانواده هاي اشرفيها را بازي مي كند - صافي الياسري
برگرفته از سايت كتابات -
اين برگي است كه اطلاعات رژيم ايران در كمپ اشرف هم بازي كرده بود. عليرغم اين كه اين كار فشارهاي زيادي را روي مجاهدين آورد، به خصوص اين كه گروههاي مختلفي از ايران و غرب و همچنين مزدوران محلي در عراق و صدها بلندگو براي تهديد كردن آنها به قتل و اعدام و شكنجه به اشرف آورده مي شدند اما مجاهدين با بي محلي خودشان، آن را سوزاندند. سفارت ايران هم كه اين گروه مزدور و ترسو – بله ترسو- را حمايت مالي مي كرد، نا اميد شد چرا كه شير ترسناك است حتي اگر در قفس خودش باشد از همين رو اشرفيها عليرغم اين كه مشغول كارهاي خودشان بودند اما اين گروههاي مستحق سرزنش را مي ترسنداند.
۱۳۹۴ اردیبهشت ۳, پنجشنبه
كريم زاده : افشاي مزدورقربانعلي حسين نژاد
متن نامه زينب كريمزاده به دبير كل ملل متحد:
با بهترين احترامات
من زينب كريمزاده، از ساكنان كمپ اشرف در عراق هستم كه در تاريخ 25شهريور91 (15سپتامبر2012) در يك جابجايي اجباري و غيرداوطلبانه به كمپ ليبرتي منتقل شدهام. عليرغم اينكه جديدا وارد كمپ شده بودم اما بطور غيرمعمولي بدون اينكه مرحله اولِ پروسه نفرات جديدالورود به كمپ يعني ثبت نام را گذرانده باشم، در روز چهارشنبه 26مهر91 (17 اكتبر) توسط كميسارياي عالي پناهندگي براي مصاحبه فراخوانده شدم. در محل دفتر كميساريا متوجه شدم علت فراخونده شدنم، دروغهاي فردي بنام قربانعلي حسيننژاد است كه بعنوان پدرم طبق نامهاش به آقاي كوبلر كه در سايتهاي وزارت اطلاعات رژيم ايران نيز درج شده، نوشته است كه دخترم زينب حسيننژاد يعني اينجانب، نزد مجاهدين گروگان گرفته شده ام.
من در مصاحبه خصوصي كه با نمايندگان كميساريا در دفتر كميساريا صورت گرفت به آنها تأكيد كردم صحبتهاي فرد مزبور در مورد اينكه من گروگان گرفته شدهام و به اجبار نزد مجاهدين هستم سراپا دروغ است. من در سال 1374 (1995) آگاهانه خودم از فرانسه به عراق آمده و به مجاهدين پيوستم.
۱۳۹۴ اردیبهشت ۲, چهارشنبه
چرا خيانت؟
اصغر ابزري از رزمگاه ليبرتي |
حدود يكسال قبل، بعد از كُرهماهنگ وزارت اطلاعات و خيانت دو عضو به اصطلاح مستعفي و به صحنه آوردن نئوخائنين ديگر مانند مصداقي، بره لاجوردي، يغمايي، شاعر فرومايه و ساير همكيشان اين جماعت، طي مقاله اي نوشتم كه چگونه اين افراد براي تطهير آخوندها آدرس عوضي ميدهند و با تاكتيك فرار به جلو و با مظلوم نمايي و فرافكني، مجاهدين و شوراي ملي مقاومت را در هر زمينه اي، با ربط و بي ربط متهم مي كنند. من بعنوان يك عضو كوچكي از اين مقاومت بسيار درخشان و بزرگ در همان مقاله گفتم: «ما نمي گوييم هر كه با ما نيست برماست. اما ميگوييم هر كسي با مبارزترين و فداكارترين نيروي ضد رژيم و بخصوص با رهبري آن خصومت مي ورزد، و آدرس عوضي ميدهد، دست در دست رژيم ولايت فقيه و نوكرانش دارد و هم جبهه با آنهاست».
اما حرف امروز من و همه رزمندگان آزادي در ليبرتي اين است كه اين جماعت در سربريدن ما و رقص ابليس بر سر اجساد شهداي ما، فقط هم جبهه با رژيم آخوندي نيستند بلكه خود رژيم و دست پروردة اطلاعاتي هاي رژيم هستند. واقعيت اين است كه كار هماهنگ با وزارت اطلاعات و نيروي تروريستي قدس براي اتهام زدن و زمينه سازي حملات خونبار عليه ما در اشرف و ليبرتي و اوين و گناه آنرا به گردن خودمان و رهبري مان انداختن با اينكه فقط با رژيم هم جبهه باشي دو دنيا تفاوت دارد. از مواضع بشدت بيشرمانة آنها در تاريخ10شهريور92 در قبال قتل عام اشرف، موشك باران 10دي ماه92 و اعدام غلامرضا خسروي قهرمان مي گذرم كه اين جماعت چگونه تلاش كردند در همه موارد ما و رهبري مان را مقصر جلوه دهند تا خامنه اي و مالكي دست بازتري در قتل و كشتارمان داشته باشند. نفرات اطلاعات در مجلس رژيم به روشني و علني اسم اين نوع اقدامات از سوي بريده مزدوران را «مديريت جداشدگان» توسط وزارت اطلاعات اعلام كرده اند.
انتقال يك گروه از مزدوران اطلاعات و نيروي قدس به ليبرتي
انتقال يك گروه از مزدوران اطلاعات و نيروي قدس براي دومين هفته متوالي به ليبرتي
تحت عنوان خانواده مجاهدين توسط سفارت رژيم ملايان و ماموران كميته سركوب
تحت عنوان خانواده مجاهدين توسط سفارت رژيم ملايان و ماموران كميته سركوب
کمپ لیبرتی (2012 آوریل 25)- ديدار مخفيانه و همکاری با صادق محمد کاظم، قاتل شناخته شده ساکنان اشرف، که توسط دادگاه ملی اسپانیا تحت پیگرد قانونی قرار دارد |
سه شنبه اول ارديبهشت 1394 براي دومين هفته متوالي ماموران كميته سركوب اشرف يك گروه از مأموران وزارت اطلاعات رژيم ايران و نيروي تروريستي قدس را تحت عنوان خانواده ساكنان ليبرتي به ايستگاه پليس كمپ بردند. اين مأموران كه سفر به عراق واقامتشان توسط سفارت رژيم در بغداد سازمان داده شده است، براي رفتن به ليبرتي بايد از چندين نقطه بازرسي عبور ميكردند كه تنها با كمك نيروهاي امنيتي عراقي امكانپذير است.
بر اساس گزارشهايي كه از داخل رژيم رسيده است بيشتر افراد گروهي كه روز گذشته به ليبرتي منتقل شدند وابستگان يك مامور شناخته شده اطلاعات بنام قربانعلي حسين نژاد بودند و شامل آذر (مونا) حسين نژاد و همسرش محمد فرجيان، الناز حسين نژاد و زن ديگري از بستگان آنها مي شدند.
۱۳۹۴ اردیبهشت ۱, سهشنبه
خلاصه خبرهاي روزدوشنبه -1 ارديبهشت1394 (21آوريل2015)
*رياض ياسين مذاكره با رژيم ايران بر سر حل بحران يمن را رد كرد
* سناتور ماركو روبيو كانديداي رياست جمهوري آمريكا: براي اطمينان از عدم دستيابي رژيم ايران به تسليحات اتمي ادامة تحريمها ضروري است ««»»
* سناتور ماركو روبيو: اهداف توسعه طلبانه رژيم ايران تهديدي براي آمريكا محسوب مي شود
*ارتش لبنان امروز دوشنبه 31فروردين اولين محمولة تسليحات از فرانسه را تحويل گرفت
* انفجار بمب در اتوبوس حامل كاركنان سازمان ملل متحد در سومالي حداقل 6كشته برجاي گذاشت
* كاخ سفيد: كاهش تحريم رژيم ايران درصورت توافق اتمي، بصورت مرحله بندي خواهد بود
* وال استريت ژورنال: نحوه برداشته شدن تحريمها تبديل به يك اختلاف جدي بين رژيم ايران و آمريكا شده است
*زمين لرزه يي پرقدرت تايپه، پايتخت تايوان را تكان داد
هزاران تظاهركننده پاكستاني دخالتهاي رژيم ايران در يمن را محكوم كردند
* تلويزيون العربيه: تظاهركنندگان در لاهور پاكستان از عمليات توفان قاطع در يمن حمايت كردند
* تلويزيون العربيه: هزاران تظاهركننده در لاهور از دولت پاكستان خواستند در عمليات نظامي در يمن شركت كند
*خبرگزاري فرانسه: فرماندهان ارتشهاي عربي اين هفته در قاهره تشكيل جلسه مي دهند
*فرماندهان ارتشهاي عربي نحوه شكل دادن نيروي نظامي مشترك عربي براي مقابله با بنيادگرايان افراطي را بررسي مي كنند
آينده از آن انقلابيون است» ـ مرتضي اكبري نسب
«روضه خواني» ها و «ننه من غريبم» يكي از مأموران وزارت اطلاعات در انجمن نجاست تبريز, ضمن تأسف از اينكه نسبت نابرادري با من داشته, بيشتر از هرچيز افلاس و درماندگي رژيمي را بازگو مي كند كه در باتلاق بحران ها دست و پا مي زند و به هر خس و خاشاكي چنگ مي زند تا با ايجاد جنگ رواني عليه نيروي آلترناتيو و هماوردش, فرصتي ولو كوتاه براي بقا پيدا كرده و به خلافت ننگينش ادامه دهد.
اولين بار كه اين نابرادري را در جلوي اشرف ديدم, اگرچه به رغم تمايلم و با اصرار مسؤلينم و براي اتمام حجت رفته بودم, گفتني ها را بي كم و كاست به اين مستخدم وزارت اطلاعات گفتم و راه هرگونه سوءاستفاده را به رويش بستم و مرزهايم را با دشمن ترين دشمن مردم ايران و مأمورانش ترسيم كردم. تلقي ام اين بود كه اگر ذره يي از شرافت و رابطة انساني در او باقي مانده باشد, دنبال كار و زندگي اش برود و خودش را بيش از اين به نكبت آخوندها آلوده نكند.
ولي جاي تأسف است كه اين تودهيي ـ اكثريتي سابق (1) كه از قديم در جبهه متحد ارتجاع ثبت نام كرده بود, بدليل هم جبهه بودنش با ارتجاع وحشي, نه تنها مسلمان دوآتشه شده و تسبيح آب مي كشد و از «فضايي که ابدا قابل مقايسه با دوران شاه نيست» دهانش آب افتاده و براي آخوندها غش و ريسه مي رود, ولي كينة حيواني خودش نسب به مجاهدين را به دليل هم سفره بودنش با آخوندها پنهان نمي كند.
«محمـد كرمـي»از لباس شخصي هـاي بـرون مـرزي رژيـم(نـوپـو)
محمد كرمي از مزدورلمپن هاي خارج كشوري رژيم و يكي از لباس شخصيهاي«نيروي ويژه پشتيباني از ولايت»، نوپو، مي باشد كه در اروپا عليه مجاهدين و مقاومت ايران به توطئه چيني و انجام مأموريت از طرف اطلاعات بدنام رژيم اقدام مي كند.
شمه يي از مأموريتهاي محمد كرمي
در آستانه گردهمايي بزرگ 6 تير93 مقاومت ايران در ويلپنت پاريس كه با استقبال پرشور هموطنان از كشورهاي مختلف و با همبستگي گسترده جهاني مواجه گرديد، گشتاپوي ملايان با يك حركت مستأصلانه چند مأمور خود از گوشته و كنار را گردآوري كرده و به پاريس فرستاد.
مأموران شناخته شده وزارت از جمله محمد كرمي، سبحاني، علي اكبر راستگو، همايون كهزادي، محمود سپاهي، غفور فتاحيان، عليرضا نصرالهي، محمد رذل، قربانعلي حسين نژاد، بتول سلطاني، حميرا محمدنژاد، رابعه شاهرخي، عكس هاي اين ولگردي در پاريس را بعنوان يك اقدام عليه مجاهدين براي وزارت فرستاده تا دستمزد خود را دريافت كنند.
رسانه هاي رژيم ورشكسته بلافاصله صحنه مضحك اين چند مأمور در پاريس بعنوان حركت منتقدان مجاهدين! را در شبكه هاي مختلف جام جم، شبكه خبر ، كانال يك و… موسسه راهبردي ديدبان رژيم و سايتهاي زنجيره اي وزارت بارها پخش كردند.
وزارت اطلاعات تحت عنوان موسسه راهبردي ديدبان
از روان شناسي بريدگي تا بلنداي پايداري!! رحمان ـ ش
اولين سوالي كه هركسي كه نوشته هاي اين جماعت بريده را مي خواند از خودش مي پرسد دليل اين ميزان انحطاط و قهقرا و بريدن از عالم انساني چيست؟ چون واقعاً براي انسانهاي عادي مفهوم نيست كه چرا اينها به چنين نقطه اي مي رسند. آيا نياز مالي دارند و براي گذران امور زندگي و خرج زن و بچه مجبورند اين كارها را بكنند؟ آيا ديوانه و مازوخيست شده اند كه حتي گذشته خودشان را هم لجن مال ميكنند؟ آيا مثل برادر حاتم طايي كه آن كار احمقانه را كرد درپي اشتهار به هرقيمت هستند؟ آيا مي خواهند جلوي در و همسايه اين طوري سفيدسازي كنند؟ آيا به نوعي تفريح و گذران وقت ساديستي ميكنند؟ آخر اينها چه غرض و مرضي دارند كه اينطور هيستريك و مستمر عليه هر نوع مقاومت و ايستادگي ميگويند و مي نويسند و ميبافند؟ آخر ما كه كاري با آنها نداريم!
۱۳۹۴ فروردین ۲۵, سهشنبه
۱۳۹۴ فروردین ۲۴, دوشنبه
علیاکبر راستگو مأمور برونمرزی اطلاعات رژيم در آلمان
علياكبر راستگو، يكي از مأمورين گشتاپوي آخوندي در آلمان است كه به همراه ديگر مأموران وزارت اطلاعات از آلمان تا امريكا و از فرانسه تا عراق براي اجراي مأموريت اعزام میشود.
ارگان موسوم به «مركز اسناد انقلاب اسلامي رژيم»، رژيم جهل و جنايت مبلغ و منتشرکننده كتاب اين مزدور نيز میباشد.
مأموريت محوري راستگو، شركت در توطئههای مختلف رژيم عليه مجاهدين میباشد كه بهمنظور تدارك و آمادهسازی توطئه و كشتار ساكنان اشرف بفرمودة وزارت اطلاعات و در هماهنگي با نيروي تروريستي قدس از هیچ رذالتي كوتاهي نمیکند.
ماموران اعزامي وزارت اطلاعات به عراق،علي اكبر راستگو و مهدي خوشحال حين انجام ماوريت عليه اشرف در بغذاد |
مجله اشپيگل در تاريخ 24 تير 87 برابر با 14 ژوئيه 2008 از دستگيري دو جاسوس رژيم به نامهای علیاکبر راستگو و مهدي خوشحال خبر داد. اين دو نفر با هويت آلماني به عراق رفته بودند كه بعد از دو هفته آزاد شدند. آنها با مداخله جويي و اعمال فشار رژيم به دولت عراق آزاد شدند. اشپيگل نوشت كه پشت پرده مسافرت آنها به بغداد نامعلوم است. اشپيگل اضافه كرد:» علي. ر (علیاکبر راستگو) عضو فعال انجمن آوا است كه در كلن دفتر دارد و با مجاهدين خلق سازمان اسلامگرای چپ مبارزه میکند».
وي، با يك تأخير ششساله به اين موضوع اعتراف كرده و گفت: «من آن موقع در موضع مدير آوا به درخواست خانوادههایی كه در جلوي اشرف بودند رفتم عراق كه رپرتاژي در اين رابطه تهيه بكنم و چندين مصاحبه با روزنامههای بغداد داشتم. ... چندين عكس هم در خود شهر بغداد من گرفتم در میدانهای مختلف از خودم. دریکی از اين عکسبرداریهای يك سرباز عراقي مراجعه كرد و گفت چكار داريد میکنید؟ ما گفتيم داريم عكس میگیریم. گفت شما كي هستيد؟ ما پاسپورتمان را نشان داديم. گفت میدانید كه عکسبرداری ممنوع است... اين سرباز بقول معروف خيلي چيز كرد گفت من از شما اجازه اصلاْ بغداد اجازه اصلاْ اجازه عکسبرداری نداريد اينجا محيط نظامي هست.
بههرحال گفت شما به چيز منتقل بشويد، به كلانتري بقول معروف منتقل بشويد تا ببينيم جريان چي هست؟ كه به كلانتري منتقل شديم همانا، اسم مجاهدين آمدن همانا و پنج هفته بقول معروف در اختيار اینها بوديم». (تلويزيون اجاره يي وزارت اطلاعات موسوم به «مردم» 14 شهريور 1393)
۱۳۹۴ فروردین ۲۰, پنجشنبه
مصداقي، ”افتخار” وزارت اطلاعات و ارتجاع وحشي
اصغر ابزري- فروردين94
يكي از آخرين ترّهات مصداقي، اين تواب تشنه بخون مجاهدين، به اصطلاح موضع گيري است كه وي در مورد سايت وزارتي «ايران اينترلينك» كرده و چنين وانمود ميكند كه با اين سايت و گردانندة مزدور آن يعني مسعود خدابنده (شيطان بنده معروف) كه مقاله هاي مصداقي را مرتب منعكس ميكند, مرزبندي دارد و ميخواهد با فحاشي به مجاهدين و رهبري آن و بافتن آسمان و ريسمان به يكديگر خودش را سفيدسازي كند. وي حتي در اين نوشته به شيطان بنده كمتر از گل هم نميگويد و سعي ميكند به او نگويد بالاي چشمت ابروست و فقط از سايت او نام ميبرد. اين در حالي است كه تا ميتواند به مجاهدين و رهبري آن فحاشي ميكند. البته، بيش از اين نيز نبايد از يك تواب تشنه بخون مجاهدين انتظاري داشت. اما تأمل روي اين نوشته كه شاخص قالتاقي و شارلاتانيسم نوع وزارت اطلاعات است خالي از لطف نيست.
مصداقي ميخواهد ادعا كند كه سايتهاي وزارت اطلاعات فقط به نوشته هاي او عليه مجاهدين و رهبري اش انعكاس ميدهند اما اگر وي در همين نوشته ها در مورد جنايات رژيم نيز مطلبي بنويسد وزارت اطلاعات مطالبش را چاپ نميكند. سپس با همان شارلانتيسم نوع وزارتي نتيجه گيري ميكند كه رهبري مجاهدين ”با فريبکاري فرمول «هشتاد به بيست» را اختراع کرده و مدعي ميشود که رژيم به مزدورانش خط ميدهد که هشتاد درصد به رژيم حمله کنند و بيست درصد به مجاهدين تا چهرهشان مخفي بماند!”.
مصداق اين مزدور، مطلبي است تحت عنوان ”مسعود رجوي بيش از رژيم جمهوري اسلامي از نمايش جهاني فيلم «آنها که گفتند نه» در هراس است”. از آنجا كه شيطان بنده از دهها مطلب مصداقي اين يكي را در ايران اينترلينك نزده است، وي درپوست خودش نمي گنجد تا بگويد فرمول هشتاد بيست ساختگي است تا خودش را سفيدسازي كند. اما داستان مصداقي و شارلاتانيسم او و مزدوري اش براي رژيم آخوندي بيش از اين حرفها لو رفته و مفتضح است كه براي او آبرو و حيثيتي دست و پا كند. براي مثال وي به راحتي پنهان ميكند كه سايتهاي ديگر وزارت اطلاعات مانند ”كانون آوا” كه توسط يكي از مستخدمان وزارت بدنام بنام علي اكبر راستگو كه در مزدوري براي رژيم حتي پيشكسوت شيطان بنده نيز ميباشد، عر و تيزهاي وبلاگ مصداقي عليه مجاهدين و رهبري اش در مورد ”نمايش جهاني فيلم” مورد نظرش را منعكس كرده است و از تيتر فحش نامه اش بر مي آيد كه بدنبال سر جوشيده سگ در ديگ آخوندها ميگردد. سناريو محتمل ديگر اين است كه مصداقي به فرمودة وزارت اطلاعات قصد دارد با جلو انداختن يك گاوپيشاني سياه وزارتي يعني ”ايران اينترلينك”، بقيه مزدوران رژيم كه براي او غش و ريسه ميروند مانند كانون آوا را رنگ كرده و به اطرافيانش بفروشد. بگذريم از اينكه مصداقي حتي از شيطان بنده نيز بسيار پوسيده تر و بزدل تر است كه جرات نميكند حتي مانند وي بگويد ”بله ما مامور وزارت اطلاعاتيم.”
در ماه فورية گذشته همين شيطان بنده مطلبي را بنقل از مزدور ديگر بنام مريم سنجابي كه شهره عام و خاص است در مورد دار و دسته مصداقي منتشر كرد كه نوشته بود: ”به آقايان محمدرضا روحاني و قصيم و يغمايي و مصداقي و … افتحار ميکنم.... و انصاف نيست هر کس با قلم و نظر خود و حتي يادآوري گذشته کسي را برنجاند” مطمئناً اين مزدور تاكنون حتي نسبت به برادر تني خودش هم اينچنين افتخار نكرده است كه قربان صدقة ”آقايان” ميرود و از رنجيده شدن آنها دلش به درد آمده است. بي مناسبت نيست به افتخارات ديگر اين موجود شقي كه همراه با شيطان بنده توسط نيروي تروريستي قدس براي تشكر از كشتار و حمام خون در اشرف به دستبوسي و چاكري فرمانده عمليات ديالي فرستاده شدند نيز اشاره كنيم . فرمانده عمليات استان ديالي كه در آن زمان مستقيما توسط مالكي منصوب شده بود نيز آنها را همراه خود به استانداري ديالي برد تا استاندار و اكثريت اعضاي شوراي استان ديالي را از حمايت از مجاهدين پرهيز دهند. در همان زمان در نوامبر 2011 سايتهاي وزارت اطلاعات وسيعا عكسهاي اين تلاشهاي مزورانه را منتشر كردند.
۱۳۹۴ فروردین ۱۵, شنبه
نحسی سیزده یقه مقام معظم را گرفت
مهرداد هرسيني
آخرین دور مذاکرات اتمی میان کشورهای 5 بعلاوه یک با دیکتاتوری مذهبی حاکم بر میهنمان پس از نه روز ماراتون سرانجام در لوزان سوئیس به پایان رسید و طرفین تنها با صدور یک ” بیانیه مشترک مطبوعاتی “ خاتمه این بازی ” موش و گربه “ را اعلام کردند. بهقول عطار:
همی مالید گربه موش را گوش همی بوسید دست گربه را موش!!
از محتوی این بیانیه چنین استنتاج میشود که بهیقین ” نحسی سیزده یقه مقام معظم “ را گرفت و با تمامی عربدهکشیها و هارتوپورتهای اتمی که صرفاً مصرف داخلی برای آرام کردن دلواپسان نظام را دارد، سرانجام ولیفقیه طلسم شکسته در چشمانداز این بیانیه، دست به یک عقبنشینی اتمی” 10 تا 25 “ ساله زده است.
۱۳۹۴ فروردین ۱۲, چهارشنبه
سيزده بدر، بدرقه نوروز و به درکردن نحوست آخوندهاي پليد
موكب بهار و نوروز را كه دوازده روز با جشن و شادماني گرامياش داشتيم، در چهارشنبهسوري به استقبالش رفتيم، در ساعت تحويل سال در آغوشش كشيديم، در سيزده به در بستر زيبائيهاي طبيعت در دشت و كوه و سبزهزاران، شادمانه بدرقهاش ميکنيم. نحوست آخوندهاي پليد را بيرون ميريزيم و با عزمي نو براي سالي سرشار به خانه بازميگرديم. در سيزدهمين روز، به باغ و صحرا ميبريم و به زبان سمبليك و زيباي سپردن سبزهها به جويبارها، آن را به دشت و صحرا، جنگلها و کوهها و رودها و گلها و پرندگان خوشالحان ميسپاريم.
به آب افكندن سبزه در صحرا و گره زدن سبزهها با آرزوي برطرف شدن نحوست آخوندهاي پليد از ميهن و فرارسيدن بهاران پايدار رهايي و حاكميت ملي و مردمي.
اشتراک در:
پستها (Atom)